۱۳۸۸ دی ۱۷, پنجشنبه

لذت بردن از بدن یکدیگر

سلام ببخشید که چند وقته هیچ مطلبی براتون ننوشتم درسته تقریبا سه ماهی میشه تقریبا بعد از شب عروسیمون . اولش من و هما فکر میکردیم میتونیم زود به زود برای شما از عشقبازی و لذت همبستر شدنمون براتون بنویسم ولی خوب اینطور نشد و نتونستیم به قولمون عمل کنیم.البته خیلی هم مطلبی برای گفتن نداشتیم و نمیدونستیم چه چیزی را تعریف کنیم حالا هم مطلب جدیدی نداریم . فقط اینو میتونم بگم که غیر از زندگی روزانه که کار بیرون برای من و کار خونه برای هماست وقتمون بیشتر به عشقبازی و لذت بردن از بدن همدیگر میگذره. همانطور که قبلا هم گفتم همای من خیلی هیکل رو فرم و دلچسب و هوس انگیزی داره واقعا دلفریبه سینه هاش محشره من که هرچی میبوسم و نوکش رو میمکم بیشتر تشنه خوردنش میشم وقتی که هما را در مقابل خودم لخت میبینم و چشمم به سینه های سفیدش میفته و لبخندش که منو به اغوش خودش دعوت میکنه میبینم دیگه از خدا هیچ چیز نمی خواهم اوووووووووووووووووه چه لذتی داره نمیدونم چه جوری تعریف کنم. عشقبازی با این حوریه لذتی اسمانی داره هما عاشق کیر منه وقتی میبینه که راست شده اول میگیره تو دستش و نوازشش میکنه سرش رو میبوسه و کاکلش را لیس میزنه و با کیرم نجوای عاشقانه میکنه.خلاصه بگم در این سه ماه غیر از ان وقت هایی که هما عادت میشه تقریبا هر شب ما با هم همبستر میشیم و من همای عزیزم را میکنم یه دفتر داریم که در ان تاریخ میزنیم و توش مینویسیم که چه شبهایی و چند دفعه با هم یکی شدیم اخه خیلی شبها شده که 2 یا حتی بیشتر من هما را کردم فکر میکنیم که برامون بعدها یاد اوری این تاریخها و خاطرات لذت بخش باشه.یکی از کار هایی که من وهما از ان لذت زیادی میبریم لیسیدن و خوردن الت همدیگر میباشد وقتی که من لبم را روی کس زیبای هما میذارم و اونو میخورم و زبونم را داخل کسش میکنم هما جونم هم کیر منو تو دهنش میذاره و اونو میمکه با زبونش کاکل کیرم رو نوازش میکنه من خیلی کیف میکنم نمیدونید تو این لحظه چه جوری کس میخورم دیوانه میشم با ولع و تمام وجود کس هما رو میمکم خیلی لذت داره هما هم خیلی عالی کیر میخوره وقتی که مدت زیادی کس و کیر همدیگر را خوردیم اهههههههههههههههههههههههههههههههه کردن کس دیگه محشره .کیرم که حالا دیگه حسابی کلفت شده و اغشته به اب دهان هماست را میذارم توی کسش که لیز لیز و اماده است و شروع به کردن میکنم سینه های هما رو میمالم و لب هاش میخورم اندامش رو لمس میکنم و تو بغلم فشارش میدم همای من که دیگه با تمام وجود منو توی خودش احساس میکنه فریاد میزنه و مرتب میگه رامین جان ادامه بده بیشتر بکن سینه هامو بخور خلاصه کنم لحظات عجیبیه و بسیار لذت بخش و عالی. شما هم اگر متاهل هستید و یا دسترسی به یار و همراهی برای عشقبازی دارید این لحظات را از دست ندهید و لذت ببرید اگر هم مجردید امیدوارم که از خواندن این مطالب شما هم خودتان رو در حال و هوای عشقبازی و همبستر شدن احساس کنید و لذت ببرید براتون باز هم از حال و هوای عشقبازی و لذت کس کردن خواهم نوشت به امید دیدار مجدد و مطلبی دیگر

۱۳۸۸ مهر ۱۵, چهارشنبه

اولین شب با رامین

من نمی خواهم از جزئیات مراسم عروسی و بقیه کارها براتون بگم انها را رامین براتون نوشته من فقط از احساس و حالات خودم در عشفبازی با رامین نازنینم براتون مینو یسم . من قبل از هم اغوش شدن با رامین کمی از وارد شدن کیر به درون خودم هراس داشتم و نگران بودم رامین منو دلداری میداد و میگفت حتما چیز سخت و نگران کننده ای نیست همه زنها این مرحله را گذرانده اند و با این حرف های رامین ارام میگرفتم تا اینکه من هم بدون هیچ مشکلی شب زفاف را سپری کردم خیلی خوش بهم نگذشت ولی سخت هم نبود و به خوبی گذشت. دیگه هیچ مشکلی برای عشقبازی و هم اغوشی با رامین نداشتم . شب اول بعد از عروسیمون سر از پا نمی شناختم فقط میخواستم همه بروند تا من بتونم به عشق خودم برسم و با رامین تنها بشم تا اینکه همه رفتند و موعد عیاشی ما شد قلبم به شدت میزد هیجان داشتم بی تاب بودم وقتی رامین دستمو گرفت و به طرف تخت برد انگار داشتم به عرش میرفتم رامین شروع به دراوردن لباسهام کرد برای اینکه زودتر بتونم تو بغلش جا بگیرم من هم لباسهای اونو دراوردم تو یه چشم بهم زدن دو تامون لخت لخت مقابل هم بودیم کیر راست شده رامین دیوانه ام کرده بود همدیگر را بغل کردیم و بوسیدیم رامین نوک سینه منو میبوسید و اندام منو نوازش میکرد دستش را روی تنم و باسنم میکشید من کیر نازش را تو دستم گرفته بودم و نوازشش میکردم چه کاکل نرم و لطیفی داشت .اه خدای من طاقتم داشت تمام میشد رامین منو روی تخت خوابوند پا هایم را باز کردم و کسم را که حسابی تمیزش کرده بودم در اختیارش گذاشتم بهش گفته بودم کس من کادوئی شب عرسیمونه و انشب بهت میدم حال همان شب بود من میخواستم به رامین خوش تیپ و قشنگم کس بدم خودم هم برای خوردن کیر بیتاب بودم .ااااهه رامین دستش رو گذاشت رو کسم و لاشو باز کرد ووووووووووای برای اولین بار بود که با خیال راحت جلوی رامین خوابیده بودم و اون اجازه داشت هر کاری که میخواد بکنه اففففففففففففففف رامین کاکل کیرش را گذاشت لب کس من به شدت هیجان داشتم احساس لذت شدید میکردم اماده ورود کیر رامین به کسم بودم داد میزدم احساس میکردم تمام کسم خیس شده گفتم رامین جون کیر کیر من کیر میخوام بکن منو اااااااااااااااااااه سر کیر ناز رامینو تو کسم حس میکردم فریاد زدم رامین جان عزیزم قربون کاکل کیرت برم بکن توش تا ته بکن منو منتظر نذار منو دیوانه نکن احساس کردم کیر رامین تا ته وارد کسم شد افففففففف چه لذتی داشت کاکل نرم کیر رامین عضلات کسم را نوازش میکرد احساس عجیبی داشتم هیچ چیز غیر از لذت کیر خوردن را احساس نمیکردم رامین افتاده بود روم و سینه هامو میبوسید کیرش تا ته تو کسم بود شروع به تلمبه زدن کرد کیر رامین تو کسم حرکت میکرد و عضلات کسم رو میمالید خیلی خوشم میومد همیشه ارزوی این لحظات رو داشتم رامین با اشتیاق و حرارت منو میکرد مداوم تلمبه میزد و پستانم را میخورد دستش را رو باسنم گذاشته بود و منو بیشتر به خودش میچسبوند دیگه هیچ فاصله ای بین من و رامین نبود با هم حسابی قاطی شده بودیم و من از روی عشق اه و ناله میکردم دوست نداشتم هیچ قسمتی از کیر رامین از کسم بیرون باشه میخواستم موهای رامین را از روی لذت بکنم همش داد میزدم و میگفتم رامین جان بکن منو بکن کس منو پر اب کن نمی فهمیدم زمان چه جوری میگذره من و رامین خیس عرق بودیم و من داشتم با تمام وجودم کیر میخوردم کمی که گذشت رامین گفت هما جون میخواد ابم بیاد چون نمی خواهیم به این زودیها بچه دار بشیم رامین کیرش را در اورد و ابش را تو یک دستمال که از قبل اماده کرده بودم خالی کرد خسته و بی رمق تو بغل رامین افتادم رو تخت -کمی که گذشت احساس کردم هنوز از کیر سیر نشدم دست زدم دیدم اااااااااه کیر رامینم هم هنوز راسته و توان داره گفتم رامین جان بیا باز منو بکن من سیر نشدم خیلی اشتیاق دارم لای پایم را بازکردم و رامین را کشیدم روی خودم رامین قشنگم که خیلی پر توان و قوی است فوری نشست لای پام و با دستش لای کسم رو باز کرد و کیرش رو گذاشت تو کسم اماده اماده بودم کسم فوری کیر رامینو بلعید و اونو تا ته تو خودش جا داد اااااااااااااااااااااااااااااه کیر قشنگ رامین باز رفت تو کسم کاکل نرمش رو تو کسم حس میکردم کیر رامین اغشته اب کس من شده بود رامین جونم منو باز داشت میکرد سینه هامو میمکید باسنم را میمالید من نمیدونم چه جوری براتون احساس خودم را از کیر خوردن بگم فقط اینو میتونم بگم من که یه دختری هستم خیلی شهوتی و تا حالا هم هیچ مردی رو تو بغل خودم غیر از رامین حس نکردم نمیتونم از کیر رامین بگذرم دوست دارم اونو تا ساعتها در درون خودم احساس کنم دوست دارم عقده های تمام ایامی را که دوست داشتم کیر بخورم ولی به شوهر دسترسی نداشتم را خالی کنم رامین باید منو ساعت ها بکنه تا من سیر بشم برای همین هم همه اش به رامین میگفتم تلمبه بزن کیرت را تو کسم حرکت بده منو فشار بده ممه هامو بخور و رامین خوبم هم انجام میداد منو غرق در لذت و عیش میکنه تقریبا راه دوممون نزدیک یک ساعت طول کشید که رامین گفت میخواد ابم بیاد و کیرش را از کسم کشید بیرون و ابش رو تو دستمال خالی کرد . برای اولین شب خیلی کیف کردم به تمام چیزهائی که فکر میکردم رسیده بودم تو فکر هستم که از تمام طریقی که میشه از سکس لذت برد لذت ببرم براتون حتما مینویسم

۱۳۸۸ مهر ۵, یکشنبه

شب وصال

داستان دیشب را که براتون تعریف کردم روز و شب به یاد ما ند نی برای من و هما بوده و خواهد ماند .روز جمعه تقریبا ساعت 9 بود که از خواب بیدار شدم همای قشنگم لخت تو بغلم بود اونو بوسیدم و بیدارش کردم قرار بود مامانش ساعت 11 بیاد . با هم رفتیم حمام همدیگر را شستیم چقدر لذت بخشه وقتی که بدن هما را کف مالی میکنم و دستم را روی سینه و باسنش میکشم هما هم منو کف مالی کرد و با کیرم بازی میکرد لذت خاصی داره وقتی که بدن هر دومون کف مالیه و همدیگر را بغل میکنیم و میبوسیم تقریبا یک ساعتی تو حمام بودیم و حسابی با هم بازی کردیم و بعدش امدیم بیرون و لباسهایمون را پوشیدیم تقریبا ساعت 11 بود که مامان هما امد خیلی خوشحال بود و قربون صدقه دخترش که حالا دیگه عروس شده بود میرفت . نهار هم با خودش اورده بود که خوردیم و اماده شدیم برای پذیرائی از میهمانها که قراره ساعت 4 بیایند. از ساعت 4 میهمانها که خانواده من و از خانم های فامیل و دوستان بودند امدند و حسابی زدند و خواندند و رقصیدند . معمولا هر کدا هم کاوئی اورده بودند . مراسم تقریبا ساعت 8 تموم شد و میهمانها رفتند .من و هما با کمک مامان هماو مادر من خانه را جمع و جور کرده و با امدن بابای هما شام را که اون خریده بود و اورده بود خوردیم . تقریبا ساعت 11 بود که انها هم رفتند و من و هما باز تنها شدیم .با رفتن انها ما اماده مراسم عشقبازی اصلیمون که مدتها انتظار ان را میکشیدیم شدیم.دست هما را گرفتم و اونو به طرف اتاق خوابمون که توسط یک لامپ کم نور و خوش رنگ روشن شده بود بردم من شروع به دراودرن لباسهای هما کردم و اون هم لباسهای منو در اورد بعد از چند دقیقه هر دومون لخت لخت در مقابل هم و مقابل ائینه بزرگی که مقابل تختمون بود بودیم . همدیگر رابغل کردیم و میبوسیدم من به اندام خوش ترکیب هما نگاه میکردم و ممه های اونو میبوسیدم باسن و کس اونو نوازش میکردم هما هم کیر منو گرفته بود تو دستش و باهاش بازی میکرد میگفت کاکل کیرت چقدر نرم و لطیفه خوشحال بود که میخواست تا چند دقیقه دیگه اونو درون کس خودش احساس کنه . اهسته هما را روی تخت خوابوندم و خودم میان پاهاش نشستم اول با دستام با کسش بازی کردم و لای اونو باز کردم هما حسابی به وجد امده بود و ناله های عاشقانه میکرد کسش حسابی خیس شده بود معلوم بود که خیلی دلش کیر میخواد . کاکل کیرم رو گذاشتم دم کسش و تکانش دادم سرش رو کمی کردم توش هما ناله میکرد و کیرم را تا ته میخواست . بیشتر فرو کردم و در همین حال با ممه هاش بازی میکردم هما بلند بلند صدا میکرد و میگفت رامینم قربون کیرت برم تا ته بکن توش دارم دیوانه میشم من هم با یک فشار دیگه کیرم را تا ته کردم تو کس هما و افتادم روش و بغلش کردم . حالا کیرم تا ته تو کس هما بود و همای خوشگلم زیر من خوابیده بود و اه و ناله میکرد من هم حسابی به وجد امده بودم شروع کردم به تلمبه زدن به هما کیرم را عقب و جلو میبردم با نوک کیرم عضلات داخل کس هما را حس میکردم صدای لف لف حرکت کیرم را در داخل کس هما میشنیدم سرم را گذاشتم رو پستون هما و نوک اونو می مکیدم اروم و قرار نداشتیم بعد از مدتها به انتهای عشقبازی با هم رسیده بودم همیشه با هم از حالت خودمون در این لحظات گفته بودیم ولی حالا داشتیم احساسش میکردیم دستم را گذاشتم رو باسن هما و کمر اونو به طرف بالا کشیدم و خودم را بهش فشار دادم فکر میکنم بین کیر من و کس هما دیگه هیچ فاصله ای نبود و کیرم تا ته تو کس هما بود خیلی لذت میبردم و تلمبه میزدم هما حسابی ارضا شده بود ابش از کنار کیر من از کسش زده بود بیرون و تشک را خیس کرده بود .هما میگفت رامین جان ادامه بده منو بکن تلمبه بزن ابم رو بیشتر بیار نذار هیچ چی از کیرت بیرون بمونه و فریاد میکشید من نمیتونم احساس هما را در ان لحظات بگم خودش باید براتون بگه که حتما میگه.من که به کس رسیده بودم وحشیانه تلمبه میزدم و هما را تو بغلم فشار میدادم تقریبا نیم ساعتی هما رو میکردم که احساس کردم ابم میخواد بیاد چون قصد نداریم به این زودیها بچه دار بشیم و هما هم قرص نخورده بود کیرم رو از کس هما بیرون کشیدم و ابم را تو یک دستمال که اماده کرده بودم خالی کردم . فکر مکنم این راه اولی را که انشب رفتیم تقریبا یک ساعتی طول کشید با توجه که اب هردوتامون امده بود کمی بی رمق شده بودیم ولی باز هم هر دوتامون عطش همدیگر را داشتیم . همدیگر را بغل کردیم و برای مدتی تو بغل هم دراز کشیدیم لبمون تو هم بود و میمکیدیم اصلا حرف نمی زدیم.هما دستش را گذاشت رو کیرم دید راسته . تاقباز شد و لای پاشو باز کرد و گفت رامین بیا باز منو بکن کیرت حالا حالا توان داره من هم فوروی پریدم روش و کیرم را مثل دفعه قبل کذاشتم تو کسش و شروع به تلمبه زدن کردم باز سرم را گذاشتم رو سینه اش و نوکش رو میمکیدم هما خیلی از این کار خوشش میاد که کیرمن تو کسش باشه و نوک ممه اش تو دهان من وقتی این حالت میشه از روی کیف جیغ میزنه و منو بیشتر تحریک میکنه وقتی لبمون را تو هم میذاریم و زبون همدیگر را میلیسیم و کیرم تو کس هما تلمبه میزنه هما بیشتر خودشو تکان میده فکر میکنم من وهما ساعتها میتونیم عشقبازی کنیم دفعه دوم هم تقریبا یک ساعت عشقبازیمون ادامه داشت تا اینکه اب من خواست بیاد که کیرم را از کس هما در اوردم و ابم را تو دستمال خالی کردم . ساعت تقریبا 2 شده بود و از رمق افتاده بودیم تصمیم گرفتیم به خوابیم تا فرداشب که به طریق دیگر با هم عشقبازی کنیم . حتما از شبهای بعد هم براتون خواهیم نوشت . دوستان عزیز اگر روشهای دیگر عشقبازی را میدانند میتونند برای ما بنویسند تا ماانرا تجربه کنیم و وصف ان را برای لذت دیگر دوستان در اینجا بنویسیم

۱۳۸۸ مهر ۴, شنبه

شب زفاف

شب جمعه گزشته جشن عروسی من و هما همانطوری که دلمان میخواست برگزار شد اکثر کسانی را که دعوت کرده بودیم امده بودند واقعا شب بیاد ماندنی برایمان خواهد بود . همای من در لباس عروسی مثل فرشته ها شده بود زیبائیش صد چندان شده بود همه از خوشگلی و زیبائی هما میگفتند و حتما خیلی ها تو دلشان میگفتند خوش به حال رامین که عروس به این قشنگی داره و اونو تو بغلش میگیره و با هاش حال میکنه . البته همین هم هست و خلاف واقع نمی گویند. انشب تا ساعت 12 شب در گیر میهمانان و خیابان گردی بودیم و تقریبا ساعت یک نیمه شب بود که دیگه من و هما تو خانه خودمون تنها شدیم و مراسم شب زفا فمان را شروع کردیم هما که خیلی خسته شده بود از صبح در گیر ارایشگاه و جشن بود من هم همینطور ولی خستگی باعث این نمیشد که از رسیدن به هم دیگه غافل بشیم . وقتی با همای قشنگم تنها شدیم گفتم هما جان بنشین میخواهم خودم لباسهاتو دربیارم و باهات راز و نیاز کنم . اول حسابی همدیگر رو بوسیدیم و از هم لب گرفتیم واقعا بوسیدن عروس به این قشنگی لذت بخش بود بعد شروع کردم اول سنجاق هایی رو که برای ارایش هما به موهای سرش زده بودن در اوردم خیلی زیاد بود بعد لباسهای هما را از تنش دراوردم هر چند لباسها زیبا بود ولی خوب هما را خسته کرده بود و وقتی درش اوردم هما نفس راحتی کشید لباسهای خودم و لباسهای زیر هما را هم در اوردم حالا دیگه عروس خوشگلم لخت لخت در مقابلم بود سینه های برجسته با نوک قشنگش کمر باریک و باسن رو فرمش با ان ارایش زیبائی که صورت قشنگش شده بود منو بیتاب کرده بود کیر من هم راست راست شده بود و هما را بیتاب کرده بود. ما تو اتا قمون یک ائینه بزرگ بالای تختمون گذاشتیم که از ان میتونیم عشقبازی کردن خودمون را ببینیم و این باعث میشه که بیشتر تحریک بشیم و لذت ببریم. همای قشنگم را تو بغلم گرفتم و به خودم فشارش دادم بدنش را غرق در بوسه کردم همه جاشو از سر تا نوک پاشو هر جائی را که میتونستم بوسیدم اون هم منو میبوسید با اینکه خسته بودیم نیم ساعت با هم عشقبازی کردیم تا اینکه هما گفت رامین جان بیا کادوئی منو بگیر و خوابید لای پاشو باز کرد و گفت بیا بکن مگر اینو نمیخواستی عزیزم مگر کردن من برات یه ارزو نبود مگه نگفتم اونو شب عروسی بهت میدم بیا مال تو بیا بکن توش و من نشستم بین پاهاش و اول کسش را بوسیدم و لاشو با انگشت هام باز کردم هما هم نگران بود و هم لذت میبرد سر کیرم را گذاشتم دم کس هما و اهسته فشارش دادم کم کم اونو داخل کردم کمی که فرو رفت متوجه شدم که هما دردش امد فوری در اوردم اه.............. پرده بکارت همای خودم را پاره کردم و راه را برای ورود کیرم به درون کس هما باز کردم . خدا را شکر هما اذیت نشد و بلند شد خودش را تمیز کرد و امد تو بغلم بهش لحظه عروس شد نش را تبریک گفتم واونو بوسیدم . چون خیلی خسته بودیم قرار شد که امشب را بخوابیم و خستگیمون را در کنیم و از فردا شب عملیات عشقبازی خودمون را به طور کامل ادامه بدیم . براتون حتما لحظه لحظه عملیات عشقبازیمان را خواهیم نوشت . ضمنا هما هم احساس خودش را از شب زفاف برای شما خواهد نوشت منظر باشیم تا ببینم چی برامون میگه .

۱۳۸۸ شهریور ۳۰, دوشنبه

عروسی

امروز 30/6/88 میباشد و تا عروسی ما که روز پنجشنبه میباشه 4 روز دیگر بیشتر نمونده . من و هما هم خیلی خوشحالیم و هم خیلی نگران مجلس عروسیمون هستیم که بدون هیچ مشکلی بر گزار بشه . انشاالله پنجشنبه شب یعنی شب جمعه شب زفاف من و هماست شبی است که من و هما به اوج ارزوهامون میرسیم .اخ چه شبی ان شب من و هما لخت در یک بستر تو خانه خودمون بغل هم ...... فکر میکنم انشب ما تاصبح نخوابیم فقط عشقبازی میکنیم و همدیگر را میبوسیم و میلیسیم .البته من فکر میکنم شب اول نتوانم کس هما رو فتح کنم چون نگران پرده بکارتش میباشه و فقط میتونم تا انجائیکه پرده بکارتش را پاره کنم کیرم را داخل کنم به هر حال برای انشب داریم ساعت شماری میکنیم اگر شب اول نتوانم هما خودم را حسابی بکنم از فردای ان شب که میتوانم .حتما من و هما از شب عرسیمون و شبهای بعد از ان برایتان مینویسیم

۱۳۸۸ شهریور ۲۱, شنبه

شبهای سفید

همانطور که قبلا هم گفتم این روزها من و همای عزیزم در تکاپوی تشکیل زندگی مشترک با هم تو خانه خودمون هستیم و بیشتر وقتمان را در روز صرف خرید و اماده کردن خانه میکنیم و شب ها هم تو بغل هم عشقبازی میکنیم ایام خوشی را میگذرانیم . دیگه من و هما تقریبا با خصوصیات هم اشنا شده ایم و میدونیم هر کداممون از چه حرکات و عملی بیشتر خوشمون میاد. همای قشنگ و عزیز من خیلی از اینکه من اندامش رو نوازش کنم لذت میبره وقتی تو اتاق بدون لباس و لخت لخت تنها هستیم همای من سرش رو میذاره رو پای من به طوری که کیر من مقابل صورتش قرار میگیره و انوقت زبانش رو میماله رو کاکل کیرم من دستم رو میکشم روی موهای لطیف و قشنگش و با ان بازی میکنم سینه های بلورین و لطیفش را نوازش میکنم اندام سفید ش رو لمس میکنم .بعد ازکمی که نوازشش میکنم هما کیر منو میذاره تو دهانش و اونو میلیسه چنان در لیسیدن و مکیدن کیر استاد شده که قابل وصف کردن نیست منو به عرش میبره. وقتی لای پای همای نازنینم را باز میکنم و لبانم را روی کس زیباش میذارم و اونو میلیسم هما غرق در لذت میشه خیلی خوش مزه و شیرینه . مزه عسل میده وقتی دستانم را روی پستان بلورین همای قشنگم میذارم و زبانم را داخل کسش میکنم هما به هیجان میاد وناله شهوت انگیز میکنه من کیرم را لای پستان های سفید و لطیف هما میذارم. بین باسن همای خودم میذارم از همه اندام عشق نازنینم لذت میبرم. من و هما با هم از لحظاتی حرف میزنیم که بعد از عروسیمون خواهیم داشت از شب زفاف و ورود کیر من به درون کس هما میگیم .فکر میکنیم که خیلی لذت بخش باشه هر چند هما کمی نگرانه ولی مهم نیست این نگرانی را همه دختر ها دارن. به امید روزهای بعد از عروسیمون و شبهای خاطره انگیزی که شرح ان را برای لذت بردن بیشتر خودمون و کسانی که اونو در اینجا میخونند خواهیم نوشت.

۱۳۸۸ شهریور ۱۵, یکشنبه

ایام قبل از عروسی

این روزها من و هما سرگرم فراهم کردن امکانات و وسایل زندگی مشترکمون که به زودی شروع میشه هستیم و با توجه به اینکه ماه رمضان هم میباشه کمی اذیت میشیم البته چون معمولا من شبها خانه هما میمونم تلافی خستیگیمون رو شب در میاریم هما که چون تابستونه و کلاسهایش تعطیله خوب صبح ها میتونه بخوابه ولی من نه باید ساعت 9 سر کار باشم که خوب به خاطر شب بیداری هام روزها همش چرت میزنم ساعت 2 میرم خانه خودمون چند ساعت میخوابم و بعد میرم دنبال هما وبا هم میریم دنبال کار هایی که باید بکنیم . شب ساعت 9.5 با هما میریم تو اتاق تا صبح با هم هستیم. حال و کیفمون که حسابی رو براهه و وقتی که تو اتاقیم اصلا لباس تنمون نیست لخت لختیم و از سر و کول هم بالا میریم و همدیگر رو میبوسیم و میلیسیم همه کار با هم میکنیم غیر از کردن چون هما میگه کسم کادو شب عروسیمون که بهت میدم. هما دیگه در مکیدن و لیسیدن کیر حسابی وارد شده و با هم همه جور عشقبازی رو تجربه میکنیم تقریبا شبی دو بار هما اب منو میاره و انواع ازمایش ها رو میکنه و چون تو اتاقش حمام هم داره هیچ مشکلی برامون وجود نداره. هما خیلی از اینکه من کسش رو بلیسم خوشش میاد و از این راه ارضا میشه و یا مکیدن کیرم منو هم ارضا میکنه .هما سانتیمتر گذاشته و کیر منو اندازه گرفت وقتی راسته طولش 14 سانتیمتر و کلفتیش 4 سانتیمتره . هما کمی نگرانه میگه کس من این اندازه جا داره که بهش گفتم حتما کیر خودش جایش رو پیدا میکنه.هما اندام خیلی جذاب و قشنگی داره پستونهاش خیلی متناسبه نه کوچیکه نه بزرگ نوک پستونش خیلی خوش رنگه و وقتی تحریک میشه برجسته میشه و من اونو میمکمش.کمر باریک و باسن خوش ترکیبی داره بزودی عکس اندام هما را براتون میذارم تا شما هم ببینید . من که از دیدنش لذت میبرم و باهاش حال میکنم یه دفعه به هما گفتم اجازه میدی عکس سکسی خودمون رو بذارم تو وبلاگمون تا همه ببینند که اولش گفت نه بده ولی بعدش که با هم بیشتر صحبت کردیم قرار مون شد که چند تا عکس بندازیم جوری که سرمون معلوم نباشه که شناخته بشیم بعد اونو بذاریم برای دیدن همه. باسن هما که خیلی خوش ترکیبه هما میگه من هیچوقت اجازه نمیدم تو از عقب منوبکنی که حالا باید ببینم میتونم بعدا راضیش کنم از عقب هم بکنمش. فعلا که کیرم رو میذارم لای باسنش و میفتم روش وسینه هاشو هم میمالم لذت بسیار خوبی داره .خلاصه دوران خوبی دارم و کیف میکنیم